آبان، ماه سفر است؛ خوبتر اینکه سفرمان رهآوردی گرانسنگ چون گزارش خرانق را به پایتخت بازگرداند. نشریهی طراحان ایده در پی جستن ایدههاست؛ ایدههایی خلاقانه از جایجای ایرانمان.
اردیبهشتماه سال ۹۸ به دیدار دکتر محمدرضاقانعی رفتیم، حال دفتر معماری پلشیر و انباشت دانش او دربارهی تاریخ و معماری ایرانزمین، میخکوبمان کرد.
خانهی صفوی و ایدهی باززندهسازی بنایی قدیمی و بهرهبرداری خلاقانه از آن در مسیر رشد فرهنگ و توسعهی اندیشه، دستمایهی گزارشی شد که بازتاب انتشار آن در نخستین شمارهمان، انگیزهی دوچندانی به ما داد تا به سادگی دست از سر دکتر قانعی برنداریم! همان سفر بود که ایدهی دیدار خرانق را در ذهنمان تصویر کرد؛
با حرفهای دکتر قانعی دربارهی این روستا و ظرفیتهای بالقوهای که از این منطقهی شگفتانگیز برایمان بازگو کرد، عزممان جزمتر شد. و آبان، قرارمان شد برای همراهی با ایشان و سفر به روستای خرانق؛ با تمام زیباییهای چشمنواز و ماندگارش؛ که هر لحظهاش، جهانی از آموختن بود برایمان.
قلعهی خرانق، نشانه است؛ مُهر تأییدیست بر نوع نگاه و جهانبینی بخردانهی ایران دیروز.
شهری هوشمندانه و ایدهپردازانه با جزئیاتی دقیق و فراتر از تصور.
دکتر قانعی معتقد است که: «الگوهای معماری ایرانی را باید در چنین مکانهایی جستجو کرد.
اگر دقت کنید، ساختار شهرسازی ما از لحاظ تاریخی با غرب کاملاً متفاوت است؛ در غرب، جنگلها را مسطح و باتلاقها را خشک میکنند تا ساختمانها را بنا کنند، در حالی که مردم ما همواره بهعلت کمبود آب به دنبال مکانهایی بودهاند که از لحاظ موقعیت جغرافیایی، امکان حملهی دشمن را محدود کند؛
آب به میزان کافی فراهم باشد و از همان طریق آذوقه نیز بهدست بیاید.
در واقع در این قلعه با تلفیق دو نوع معماری روبرو هستیم؛
معماری دستکَن و معماری دستساز! شبیه به کندوان. در ساختار ساختمانی این قلعه، جدارههایی داریم که پایین آنها دستکن است و طبیعی و قسمتهای بالایی آن را با خشت ساختهاند».
خرانق بر روی تپهای از جنس شن فشرده قرار گرفته است؛ تپهای که به فضاهای اطرافش مشرف است و قناتهای موجود در آن از طریق مسیرهای پیچدرپیچ به بخشهای مختلف قلعه منتقل میشده است.
دکتر قانعی دربارهی شیوهی زندگی ساکنان قلعه میگوید:
«مردم در این قلعه زندگی اشتراکی داشتند؛ همسایگی، کاملاً در آن معنا داشته، چون سایهی خانهها بر روی هم بوده است. همچنین از نظر سازهای تمامی ساختمانهای این قلعه به هم اتکا دارند و نمیتوانند مجرد باشند؛ همهی قلعه یک سازهی پیوسته دارد. و به همین دلایل است که میگویم خرانق یک «الگوی معماری ایرانی» است و هر نمونه از معماری را میتوان در آن یافت؛ آلبومی از تاریخ معماری کشور.
تصور کنید اگر این منطقه یا این قلعه در کشور دیگری بود، امروز میتوانست در چه وضعیتی باشد»!
سالیان سال است که مردمان این منطقه در کنار یک گنج زندگی میکنند اما منفعتی از آن نمیبرند؛
بستری توریستپذیر و امن با ظرفیت و تنوع زیستمحیطی، فرهنگی، تاریخی و گردشگری…
پیادهسازی: سارا حسینی فروتن
- ادامهی این گزارش را میتوانید در دومین شمارهی طراحان ایده بخوانید…